چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵ - ۱۰:۵۸
۰ نفر

امیر اکبرزاده : مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری و مدیر مسئول روزنامه ای با همین نام است که در رشته علوم سیاسی مدرک دکترا دارد.وقتی برای گفت وگو با وی به دفتر روزنامه مردمسالاری رفتیم، از گفت وگو با همشهری اظهار خوشحالی کرد و حساسیت زیادی نشان داد که عکسی را که از وی به چاپ می رسانیم مناسب باشد

زیرا از عکسی که از او در یک روزنامه دیگر چاپ شده بود، اصلاً راضی نبود. کواکبیان انتقادات شدیدی به مدیران دولت خاتمی دارد و معتقد است به جز یکی، دو وزیر، بقیه وزرای خاتمی وزرای غیراصلاح طلب بوده اند و برخی از مدیران خاتمی شعار شایسته سالاری را در عمل نقض کرده اند.

لحن صحبت او در طول مصاحبه بسیار متغیر است و هر گاه که درباره هاشمی رفسنجانی، شورای نگهبان و سرنوشت حزب همبستگی صحبت می کنیم، تن صدایش تغییر می کند و تندتر و بلندتر می شود.

با توجه به شکستی که اصلاح طلبان در انتخابات اخیر متحمل شدند، فکر می کنید چقدر طول خواهد کشید تا دوباره اصلاح طلبان قدرت را به دست گیرند؟

- باید دید که چه تعریفی از نیروهای دوم خرداد و اصلاح طلبان دارید. اگر اصلاحات را منحصر در حزب یا افراد خاصی ببینیم باید بگویم که این عده هرگز به اریکه قدرت بازنخواهند گشت. اما اگر اصلاحات را مطالبات مردم بدانیم ولو اینکه اصلاح طلبان شکست خورده باشند، اما اصل اصلاحات و مطالبات مردم شکست نخورده و باقی است. به طور قطع نیروهای دیگری خواهند آمد که می توانند جایگزین اصلاح طلبان شوند و روند اصلاحات را به پیش ببرند.

یعنی هیچ کدام از مدیران یا وزیرانی که در 8 سال گذشته فعالیت داشتند و امروز بر مسند قدرت نیستند، دیگر به عرصه سیاسی کشور نمی توانند بازگردند؟

- در صورتی که اشتباهات گذشته خود را جبران کنند، می توانند مجدداً در عرصه قرار گیرند، اما صحبت من این است که بین اصلاح طلبان و مطالبات اصلاحی ملت تفکیک وجود دارد.

برخی معتقدند دوم خرداد در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری پایه گذاری شد و اکنون در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام یک جریان جدید در حال شکل گیری و تولد است، نظر شما چیست؟

- طبیعتاً برای ایجاد یک جنبش و تحول اجتماعی، عده ای باید پیگیر کار باشند، اما این عده عوامل عین آن حرکت اجتماعی محسوب نمی شوند، چون اگر زمینه های اجتماعی و عوامل ذهنی لازم برای یک حرکت اجتماعی فراهم نباشد ده ها نیرو هم که وجود داشته باشند هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
به نظر من دوم خرداد 76 را مردم آفریدند. درست است که عده ای از جمله خود بنده در ستاد مرکزی آقای خاتمی فعالیت داشتیم، اما در واقع ما نقش کاتالیزور را ایفا می کردیم و اصل ماجرا را مردم به وجود آوردند، یعنی مردم به دلیل آن که مطالبات اول انقلاب را کمرنگ یافتند احساس کردند باید به نحوی به آرمان های اولیه انقلاب از جمله آزادی های مصرح در قانون اساسی، حاکمیت مردم، تأکید بر رأی مردم و غیره بازگردند.

شاید اگر در آن مقطع شخص دیگری هم بر این شعارها تکیه می کرد آن شخص به عنوان پرچمدار حرکت اصلاحی محسوب می شد، لذا من معتقدم حضور عده ای در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص می تواند عاملی برای حرکت های بعدی باشد، اما لزوماً علت تامه پیدایش هر حرکت اجتماعی نیست.

به نظر شما آقای خاتمی تا چه میزان به شعارهای خود جامه عمل پوشاند؟

- هم به دلیل موانعی که در مقابل وی ایجاد شد و هم به دلیل اطرافیان و احزابی که به عنوان جبهه دوم خرداد عمل می کردند و برخی از سنگرها را در اختیار داشتند و از سوی دیگر به دلیل مماشات شخص آقای خاتمی نمی توان گفت که آن شعارها صددرصد تحقق پیدا کرد.

من بخش مهمی از این مطلب را مربوط به دو کابینه آقای خاتمی می دانم که انصافاً کابینه های قوی اصلاح طلبی نبودند.نیروهایی که در برخی جاها منصوب شدند باعث شدند که شعار شایسته سالاری در عمل تحقق پیدا نکند.

آیا می توانید بگویید کدام وزارتخانه ها ضعیف عمل کرده و باعث خدشه دار شدن شعارهای آقای خاتمی شدند؟

- به جز دو سه وزارتخانه در سایر وزارتخانه ها همان نیروهایی که در دوران سازندگی نیز وجود داشتند تصدی امور را به دست گرفتند.
یکی از شعارهایی که من در انتخابات ریاست جمهوری نهم مطرح کردم و بعد دیدیم که آقای احمدی نژاد بسیار خوب از آن استفاده کرد بحث گردش نخبگان بود.

ما در کابینه آقای خاتمی عموماً چهره های جدیدی نمی دیدیم. طبیعتاً نمی توان گفت که یک تحول جدی در عموم وزارتخانه ها ایجاد شد.
بنده قبول ندارم که آقای خاتمی تلاش نکرد. او تمام همت خود را مصروف کرد، اما مجموعه عوامل از جمله برخی از یاران ایشان باعث شدند که ما شاهد این باشیم که مطالبات مردم به صورت کامل تحقق پیدا نکند. هر چند که من معتقدم بسیاری از شعارها و مطالبات مردم، حداقل به عنوان ادبیات سیاسی حاکم بر فضای عمومی کشور جا افتاده است.

مثلاً باید به این موضوع اشاره کنم که درست است در زمان آقای خاتمی برخوردهای تندی با مطبوعات صورت گرفت، اما همین برخوردهای تند باعث شد که هم مطبوعات حدود و ثغور خود را بشناسند و هم همه آنهایی که با مطبوعات برخورد کردند به این نتیجه رسیدند که راه اداره اجتماع توقیف نیست.

به نظر می رسد پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم، هاشمی رفسنجانی در حال تبدیل شدن به لیدر اصلاحات است به طوری که از سوی بسیاری از اصلاح طلبان عنوان شده که نام وی در لیست مشترک همه گروه های اصلاح طلب برای شرکت در انتخابات خبرگان وجود دارد، آیا شما این را قبول دارید؟

- آنچه که الان مطرح می شود با آنچه که نهایی می شود متفاوت است.دوستان ما در مجمع روحانیون مبارز گفته اند که هاشمی رفسنجانی در لیست ما قرار دارد اما هیچگاه از حزب اعتماد ملی چنین چیزی شنیده نشده است.

البته نباید از کارگزاران غیر از هاشمی رفسنجانی انتظار داشت، اما خیلی از احزاب اصلاح طلب هنوز نظری نداده اند. اگر قانون مجلس خبرگان تغییر نکند چه تفاوتی دارد هاشمی رفسنجانی که نایب رئیس است رئیس شود یا اتفاق دیگری بیفتد. قطعاً اگر قانون تغییر نکند ترکیب فعلی مجلس خبرگان نیز تغییر نخواهد کرد.

بحثهایی که در خصوص شاگردان آیت الله مصباح مطرح می کنند خیلی جدی نیست زیرا همه آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور می کنند و طبیعتاً شورای نگهبان اجازه نخواهد داد که جریان سومی ایجاد شود.

حزب مردمسالاری چه برنامه هایی برای انتخابات مجلس خبرگان و شوراهای اسلامی شهر و روستا دارد؟

- ما در صورت عدم تغییر قانون در انتخابات خبرگان حضور فعالی نمی توانیم داشته باشیم اما در شوراها قضیه فرق می کند. البته با این لایحه ای که دولت داده تا نظارت بر انتخابات شوراها را هم به شورای نگهبان واگذار کنند، عملاً زمینه فعالیت برای ما از میان خواهد رفت چون با آن سابقه  رد صلاحیت های مجلس هفتم معتقدیم که الان هم یک جریان مرموز کهنه کار سیاسی تصمیم دارد فقهای شورای نگهبان را جلو انداخته  و از قبل آنها سود خود را کسب کند؛ یعنی عده زیادی از کاندیداها را رد صلاحیت کنند و جاده را برای عده ای صاف کنند تا به راحتی وارد شوراها شوند.

خوشبختانه درون نیروهای اصول گرا، اعضای شورای شهر تهران و نمایندگان مجلس با این قضیه مخالفند و خوشبختانه تر این که اعضای شورای نگهبان تمایلی به نظارت بر انتخابات شوراها ندارند.
لذا ما اعلام می کنیم که اگر باز هم قرار باشد که مانند مجلس هفتم رد صلاحیت های گسترده صورت پذیرد هیچ انگیزه ای برای حضور در انتخابات شوراها نخواهیم داشت.

چرا حزب مردمسالاری دیگر تشکیل جلسه نمی دهد؟ آیا اساساً فعالیت این حزب منحل شده است؟

- واقعیت این است که نیروهایی خارج از حزب مایل بودند که این حزب را منحل کنند و تا حدود زیادی هم موفق شدند.آخرین بحث آنها این است که عده ای به عنوان موسسین این حزب به کمیسیون ماده 10احزاب شکایت کردند و اعلام داشتند که شورای عالی غیرقانونی است و زمان دبیر کلی دبیر کل به اتمام رسیده و ما باید انتخابات و کنگره بعدی را برگزار کنیم.

اجمالاً علت فروکش کردن فعالیت های این حزب اختلافی است که ما را منتظر نظر کمیسیون ماده 10 احزاب گذاشته است.

کد خبر 1213

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز